ای وای
بغض در گلویم خانه کرده
شیشههای خاطره را میلرزاند
روزی که تو رفتی
در هوای خالیِ من
فقط صدای قدمهایت مانده
بازتاب یک خداحافظی بیپایان
تنها من ماندهام
در این جادهی بیانتها
با خاطراتی که گاه لبخند و گاه اشکند
و حالا در دلم
فقط آه میکارم
و جای خالی تو
در سینهام
ریشه میدواند
نالههایم
میوهی آن آه میشوند
میرسند
میشکفند
و در هوای خالیِ من
فقط آه میپیچد