در باغ رویاها گلی به بار آمده
نسیم دلانگیزش بهار را خبر میدهد
آنجا که خاموشی سخنهای عمیق دارد
و ستارههای شب به قصهگویی پردازند
سایه به سایه بازی نور و رنگین کمان
چشمانداز دلانگیزی از رویا و واقعیت
پرواز میکنم در آسمانهای خیال
جایی که مرزها فقط خطوطی محو هستند
میان زمزمههای باد در شاخهها
نغمهی زندگی را میشنوم شیرین و صمیمی
بگذار این کلامها بسان نجوای دوست
به قلب خستهی تو آرامش و امید ببخشد